من بنده ی آزادگی باد صبایم ...

مجموعه ای از چرک نوشت های علی نقویان

من بنده ی آزادگی باد صبایم ...

مجموعه ای از چرک نوشت های علی نقویان

۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۷:۳۱

آشفتهــ رنگ


شب ِ نهال ِ سبکـ بار اگر به بار آید

سپیده دم نزند تا مگر که یار آید

 

به حیرتی که گرفته ست جان آینه را

مشخص ست که با خود نشد کنار آید

 

نشسته صوفی ِ خمّار با دو جام ِ تهی

که صوت قمری آواز با ستار آید

 

مگر به شوق ظفر قوره می شود حلوا؟..

اگر به دشت ِ وصال از کمر سوار آید!؟

 

چه کرده عشق در این عرصه با دو پای امید

که تن به خاک گرفته ست و جمله مار آید

 

درخت ِ عمر ِ تنومندی و سَلم چه شود

- به ریشه – هیزم جان داده را چکار آید؟

 

صدای بالهوس بلبلان ِ سقه سیه

چو گوش جان بدهی غرق غار غار آید!..



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۴
علی نقویان

نظرات  (۱)

۱۹ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۲۰ امیر محمد امیری
سلام و خسته نباشید
بسیار زیبا سروده اید...
قلمتان جوشان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی